لذتهای کوچک تابستانی، حاصل همنیشینی با اپیکور و خیام
گاهی زندگی را به شکل فرصتی میبینیم که در اختیارم قرار داده شده تا از آن لذت ببرم. این دیدگاه باعث میشود سعی کنم از هر موضوع کوچک و بزرگی تا حد امکان سرخوشی استخراج کنم. چنین اوقاتی، انگار با خیام و اپیکور کنار هم نشستهایم. این دو بزرگوار مدام حرفهایی میزنند که من را به کسب خوشی بیشتر ترغیب میکنند.
دوستی که ساکن ایران نبود، برایم تعریف میکرد از اینکه در محل زندگیاش گردش فصل ها برای مردم ارزشمند است.
گفتههایش باعث شد سعی کنم بیشتر از تغییر فصلها لذت ببرم. انگار فرصتی پیش روی من بود و آن را نمیدیدم.
تصمیم گرفتم به جای شکایت از گرمای هوا، این روزها تجربههای لذتبخش تابستانی برای خودم بسازم. با این هدف، لیستی تهیه کردم از کارهایی که تابستان را دوستداشتنیتر میکنند.
- تهیه فالوده طالبی
- قدمزدنهای شبانه در پارکها
- تهیه یک بستنی یخی از ترکیب میوههای تابستانی
- گذاشتن پا در جریان آب یک رودخانه یا جوی کوچک
- خوردن ماست و خیار به جای نهار در ظهر یک روز گرم
- تهیه یک نوشیدنی خنک همراه با تخم شربتی و عرقیجات معطر
- خوردن صیفیجات و میوههای تابستانی و لذت بردن از عطر و رنگ و مزه آنها
- خریدن بستنی قیفی و تلاش برای تمام کردن آن قبل از اینکه اولین قطره آن روی لباس بچکد.
- تهیه یک دمنوش یخی (پر کردن لیوان با یخ و ریختن دمنوش روی یخها، شنیدن صدای شادی دمنوش داغ از مواجهه با خنکی تکههای یخ هم بخشی از خوشی این فعالیت است)
خوشیهای تابستانی شما چه هستند؟
۳ دیدگاه
بازتابهای این مطلب
Warning: call_user_func() expects parameter 1 to be a valid callback, function 'zoomarts_list_pings' not found or invalid function name in /home/adighods/public_html/wp-includes/class-walker-comment.php on line 183
یکی ازدلخوشییا و شادی های همیشگی من رفتن به نیشابور و نشستن در جوار خیام حکیم هست :
مهتاب به نور دامن شب بشکافت
می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت
خوش باش و میندیش که مهتاب بسی
اندر سر خاک یک به یک خواهد تافت
من انبه پوست و خرد میکنم میذارم فریزر نیمه یخی بشه بخورم