تلاش برای جمله‌های با طراوت

گل- موتور- بهار

یکی از کارهایی که برای گسترش دایره‌ی واژگان توصیه می‌کنند، توجه به کلمه‌های جدید است.  دوست داشتم یک دفتر هم برای کلمه‌ها داشته باشم، ولی با توجه به تعدد دفترها، تصمیم گرفتم به همین دفترهای فعلی قانع باشم. تصمیم گرفتم امروز کلمه‌هایی را به کار ببرم که چشمم را گرفتند. تمرینم را در ادامه گذاشتم. چیره شدن بر وسوسه‌ی مداوم کنار گذاشتن کارها همیشه سخت است. صداهای مبهمی که در پس ذهن همیشه به آدم یادآوری می‌کنند ممکن است شکست…

بیشتر بخوانید
0

جایگزین سرزنش صبحگاهی

چای صبحگاهی

صبح‌ها انجام هر کاری برایم سخت است. دل کندن از تخت‌ گرم و نرم آن هم در روزهای سرد، برای خودش چالش بزرگی است که اول صبح باید با آن روبرو شوم. کار راحت در این شرایط این است که از تخت به مبل نقل مکان کنم، گوشی را در دست بگیرم و خودم را در برابر هجوم آنچه قرار دهم که شبکه‌های اجتماعی صلاح بدانند. این کار باعث می‌شود روز را با هزاران حس و فکر درهم و عجیب…

بیشتر بخوانید
6

رد پای نوشتن در سریال Maid

قسمتی از سریال Maid

من زیاد فیلم و سریال می‌بینم. گاهی که دفتری کنارم باشد، جمله‌های جالب را یادداشت می‌کنم. امروز داشتم سریال Maid را نگاه می‌کردم. ماجرای دختری است که به خاطر خشونت خانگی، همراه با فرزندش خانه را ترک می‌کند و به نوشتن هم علاقه دارد.

یک تکه از قسمت‌های آخر سریال، همین دختر از نوشتن حرف می‌زند. جمله‌هایش برایم جالب بود و یادداشتشان کردم.

بیشتر بخوانید
4

ده فرمان زندگی بی‌زباله

ده فرمان زندگی بی زباله-

کتاب شاهراه تاثیرگذاری شاهین کلانتری را تهیه کردم و کتاب در دو نشست تمام شد.

یکی از پیشنهادهای کتاب، نوشتن ده فرمان بود. این شد که تصمیم گرفتم ده فرمان زندگی بی‌زباله را بنویسم. اینها نکاتی هستند که به نظرم کمک می‌کنند بتوانیم در مسیر کاهش پسماند قدم برداریم و دلسرد نشویم.

بیشتر بخوانید
1

کدام دفتر با من سفر می‌کند؟

دفتر و گربه

هر وقت می‌خواهم برای مدتی از خانه دور شوم، مدام فکر می‌کنم کدام دفتر را با خودم ببرم. دفترهایی که دارم بیشتر نمونه‌های اولیه محصولات جدید کرپین هستند، یا‌ آنهایی که ایرادی داشتند و قابل فروش نبودند. چند دفتر هم خودم خریدم. یک دفتر دارم مخصوص کارهای نویسش، هر روز صبح دو سه کار مهم یا سخت را روی یک برگه‌ی آن می‌نویسم. تا پایان روز هم بقیه‌ی کاغذ را از شکلک‌ها و یادداشت‌هایی پر می‌کنم. یک دفتر کوچک  هم…

بیشتر بخوانید
2

ویراستاران، چراغی در مسیر درست‌نویسی

معرفی ویراستاران- کارگاه نگارش و زیبانویسی

طی مدت فعالیتم در نویسش، زیادتر از قبل پیش می‌آید که در مورد شکل صحیح نوشتن عبارات مختلف جستجو کنم. در این مدت‌ بارها به وبگاه ویراستاران سر زدم و پاسخ سوالم را گرفتم.  یکی از همین بارها بعد از اینکه جوابم را گرفته بودم بیشتر در سایت گشتم و از بخت خوبم قبل از آغاز یکی از دوره‌های نگارش و زیبانویسی بود. مشتاقانه در دوره ثبت نام کردم و بعد از آن هم مدتی روزهای هفته را با کلاس‌های…

بیشتر بخوانید
2

روزمره‌های یک کارمند دورکار در زمان کرونا

زندگی روزمره در زمان کرونا

چند وقت پیش سر کلاس آنلاین نویسندگی، صحبت از اهمیت زندگی‌نامه نویسی شد. در مورد اهمیت نوشتن همین خاطرات ساده‌ی روزانه حرف زدیم و اینکه چقدر در آینده همین اتفاق‌های بی‌اهمیت هرروزه ممکن است برای هرکدام از ما جذاب باشد. این روزها که درگیر کرونا هستیم شاید این را بهتر درک کنیم. گاهی که عکس‌های سال قبل را نگاه می‌کنم، مدام حسرت رهایی آن روزها را می‌خورم که حتی فکر نبودش را هم نمی‌کردم. دست‌دادن هنگامی که کسی را می‌دیدم،…

بیشتر بخوانید
4

کلمه‌ها و ترکیب‌های تازه از راهنمای مردن با گیاهان دارویی

راهنمای مردن با گیاهان دارویی- عطیه عطارزاده

چند روز پیش کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی از عطیه عطار‌زاده را خواندم. راوی داستان دختری است که بیشتر شناختش از جهان از کتاب‌هایی حاصل شده که مادرش برایش خوانده است. به خاطر شغل مادرش که ساختن گیاهان دارویی است، بخش زیادی از دنیای او با گیاهان و عطر و بوی آنها گره خورده است. اگر کتاب را نخوانده‌‌اید و قصد دارید آن را مطالعه کنید، شاید بهتر باشد ادامه‌ی متن را بعدا بخوانید. هرچند در مورد داستان زیاد…

بیشتر بخوانید
8

مسیر وبلاگ نویسی من

عادله قدسی زاده - به مناسبت روز وبلاگستان فارسی

قصه آشنایی من با وبلاگ نویسی به سال‌های دور برمی‌گردد. زمانی که برای وصل شدن به اینترنت باید کارت اینترنت ساعتی را از سوپری یا دکه روزنامه فروشی می‌خریدم. منتظر قیژ قیژ خوشایندی می‌شدم که نوید وصل شدن به اینترنت را می داد. مانیتور صفحه نمایشی گرد و قلمبه داشت و چت روم‌های یاهو تازه راه افتاده بودند و حسابی رونق داشتند.  آن روزها پرشین بلاگ، فضای رایگان در اختیار وبلاگ نویسان قرار می‌داد. نوجوان بودم و به دنبال خواهر…

بیشتر بخوانید
2