شما چطور می‌گویید روی کوه برف نیست؟

سگ در درکه

کوه‌ها برف ندارند، یا سفید نیستند. اینها جمله‌هایی هستند که من می‌سازم وقتی بخواهم بگویم روی کوه برف نیست.  نگا کن چقدر کوها از برف فقیرن. یک آشنا این جمله در در کتاب نخواندم. در فیلم یا یک نمایش رادیویی هم به گوشم نخورد. این جمله را از یک آدم واقعی شنیدم که می‌شناسمش. دفتر کوچکم همراهم بود و همانجا سریع نوشتمش که این ترکیب قشنگ کلمات بین افکارم گم نشود. از همان روز مدام به این فکر می‌کنم که…

بیشتر بخوانید
4

دو تصویر از فروغ فرخزاد

روز تولد فروغ فرخزاد که بود، شعری از فروغ در وبلاگم منتشر کردم. تصویرسازی‌هایی هم دیدم که نشد همان‌روز از خالقشان برای انتشار اجازه بگیرم. دو تصویری را که می‌بینید روشی روزبهانی کشیده. روشی روزبهانی در کارهایش بیشتر زنان را به تصویر می‌کشد و چند کار هم با موضوع طالبان و زنان افغانستانی کشیده. پیشنهاد می‌کنم سری به صفحه‌ی اینستاگرامش هم بزنید و کارهای دیگرش را ببینید.

بیشتر بخوانید
3

از دشواری انتخاب طعم بستنی تا امروز

دانشجو که بودیم اگر با دوستانم تصمیم می‌گرفتیم بستنی بخوریم، از همان لحظه که حرکت می‌کردیم به این فکر بودم که چه طعم‌هایی انتخاب کنم. تصمیم گرفتن برایم خیلی سخت بود. تصمیم‌های بزرگتر را هم سعی می‌کردم خودم نگیرم یا یک انتخاب تصادفی داشته باشم. در نویسش از یک جایی به بعد تصمیم‌های زیادی باید می‌‌گرفتم. اوایل برای هر تصمیمی سراغ مدیرم می‌رفتم و از او کمک می‌گرفتم. نگران بودم که تصمیم اشتباهی بگیرم. کم کم عادت کردم که خودم…

بیشتر بخوانید
2

روایت ست گادین از بازخورد بی‌رحمانه

امروز وبلاگ ست گادین را دیدم. در مورد بازخوردهای بی‌رحمانه گفته بود، عبارتی که به کار برده بود دقیقا این بود:  Harsh feedback ست گادین گفته بود که بازخوردهای تند و بی‌رحم را معمولا از افرادی دریافت می‌کنیم که یا سنگدل هستند و یا فکر می کنند کارشان بی‌نقص است. جستجوی سریعی کردم و دیدم که برای harsh در فارسی چه واژه‌هایی داریم. شدید اولین چیزی بود که به ذهن خودم رسید. بعد جایگزین‌های بهتری برایش پیدا کردم. خشن تند…

بیشتر بخوانید
1

یک روز برفی و آفتابی و پرتقالی

لیمو شیرین- روز برفی

امروز صبح هوا ابری بود. بعد آسمان شروع کرد به پرت کردن تگرگ‌ها روی زمین. مدتی بارید و ما هم چون نمی‌دانستیم کی دوباره فرصت دیدن بارش تگرگ را داریم از کنار پنجره جم نخوردیم. انگار در این حس تنها نبودیم، همسایه‌ها روبرو هم موبایل به دست آمده بودند به تماشا و ثبت این تصویر.  آسفالت کف کوچه و سقف ماشین‌های پارک بعد از مدت کوتاهی سفید شدند. کمی که گذشت ابرها با سرعت رفتند و آسمان آبی پیدا شد.…

بیشتر بخوانید
2

به شروع ناقص راضی باشیم

گربه پشت پنجره

وقتی می‌خواهیم کاری را شروع کنیم، بهانه‌های زیادی هستند که برای خودمان می‌تراشیم. کمال‌گرایی هم یک دستگاه پیشرفته برای تراشیدن بهانه دستمان می‌دهد که به آخرین تکنولوژی‌ها مجهز است. مثلا: قبل از شروع نوشتن فهرست کارها باید تمام شیوه‌های نوشتن فهرست را بشناسیم. مزایا و معایب هر کدام را بدانیم حداقل چند مورد از هر کدام را ببینیم تا بهترینشان را انتخاب کنیم. قبل از شروع مطالعه‌ی زبان باید بهترین روش یادگیری زبان را پیدا کنیم. بعد یک برنامه‌ی بی‌نقص…

بیشتر بخوانید
5

ماجرای سفر یک روزه‌ی هیچهایکی به قزوین

هیچ هایک به قزوین- عادله قدسی زاده

سفر با هیچ‌هایک یکی از کارهایی بود که همیشه‌ دوست‌ داشتم آن را امتحان کنم. این شد که یک بار با همسرم تصمیم گرفتیم تا قزوین هیچ‌هایک کنیم. صبح از خانه خارج شدیم و با اتوبوس به کرج رفتیم. از آنجا تا قزوین را هیچ‌هایک کردیم.

بیشتر بخوانید
9

ماموران وظیفه‌شناس در برابر رویای کوچک

رویاپردازی- عادله قدسی زاده

مامورهای سخت‌گیر و وظیفه شناسی در ذهنم دارم که با شروع رویابافی در مورد هر موضوعی خودشان را سریع به محل حادثه می‌رسانند و راه را برای پرواز خیال‌ها می‌بندند. این مامورها نگرانند که آنچه در فکرم خلق می‌کنم به واقعیت نپیوندد و سرخورده شوم. برای پیشگیری از این موقعیت، با نخستین بارقه‌های خیال‌بافی شروع می‌کنند به فهرست کردن موانع راه و واقعیت را به رخم می‌کشند. یکی از رویاهایی که در ذهنم دارم، این است که به برخی افراد…

بیشتر بخوانید
2

سرخوردگی مشترک حاصل از عکس‌های کارت پستال و ویدیوهای خودت بساز

ساختن کاردستی همیشه برایم خوشایند بوده، البته بیشتر از آن تماشای ساخته شدن کاردستی‌های مختلف خوشحالم می‌کرد. الان هم می‌توانم ساعت‌ها بنشینم و پشت سر هم ویدئوهای خودت‌ بساز را ببینم که وسیله‌ای را به وسیله‌ی دیگری تبدیل می‌کند. جوراب را به دستکش، شلوار را به کیف، دامن را به شلوار، پتو را به بالشت و توپ تخم مرغی را به عروسک. خلاصه از هر وسیله‌ای چیزی می‌سازد که برای آن ساخته نشده بود. اوایل این ویدئوها را ذخیره می‌کردم…

بیشتر بخوانید
3