گاهی زندگی را به شکل فرصتی میبینیم که در اختیارم قرار داده شده تا از آن لذت ببرم. این دیدگاه باعث میشود سعی کنم از هر موضوع کوچک و بزرگی تا حد امکان سرخوشی استخراج کنم. چنین اوقاتی، انگار با خیام و اپیکور کنار هم نشستهایم. این دو بزرگوار مدام حرفهایی میزنند که من را به کسب خوشی بیشتر ترغیب میکنند. دوستی که ساکن ایران نبود، برایم تعریف میکرد از اینکه در محل زندگیاش گردش فصل ها برای مردم ارزشمند…
من در شبکههای اجتماعی بیشتر نظارهگر هستم. اخیرا زیاد به چشمم میخورد که فردی را به خاطر کاری که کرده سرزنش میکنند. فردی کاری انجام میدهد که به مذاق گروهی خوش نمیآید. سیل ناسزا و دشنام است که به سویش روانه میشود. این روند مدام تکرار میشود و تنها جای فرد مورد نکوهش عوض میشود. انگار یکی از فعالیتهای مهم افراد، شناسایی افراد خاطی در جامعه است. بعد از آن هم باید به دست خود خطاکار را به سزای اعمال…
تجربه زیستن برای بسیاری از ما، وابسته به نگاهی است که به رویدادها و پدیدههای اطرافمان داریم. زندگی رویایی برای یک شخص، میتواند برای شخص دیگر مصداق عینی جهنم باشد. بعضیها عاشق هوای مرطوبند و برخی دیگر هوای خشک کویری را ترجیح میدهند. این اتفاق کمیابی نیست که یک پدیده یکسان برای گروهی از افراد پسندیده باشد و گروه دیگر نظر مثبتی راجع به آن نداشته باشند. بسیاری از پدیدهها به خودی خود خوب یا بد نیستند و برچسبی که…
امروز در وبلاگ حسین قربانی، نوشتهای راجع به اهداف کوچک خواندم. حسین با اشاره به یکی از پادکستهای ست گادین، از اهمیت هدفهای کوچک ممکن گفته بود. اهداف کوچک معمولا دست یافتنی هستند. علاوه بر این معمولا زمان کمتری نیاز دارند و به راحتی نمیتوان بهانهای برای انجام ندادن آنها پیدا کرد. چند روز قبل هم در وبلاگ شاهین کلانتری، نوشتهای با موضوع پروژه اصلی خواندم. شاهین راجع به پروژه اصلی زندگی حرف زده بود. پروژهای که حاضریم ۱۰ سال…
در اینستاگرام هر کسی به فعالیتی مشغول است، مثل هر جای دیگری که آدمها حضور دارند،. برخی عکسهایی از فعالیتهای روزمرهشان را به اشتراک میگذارند. گروه دیگری محصولاتشان را میفروشند. بعضی از افراد هم سبک زندگی خود را معرفی میکنند. در میان افرادی هم هستند که زندگی بی زباله یا پسماند صفر را انتخاب کردهاند و سعی میکنند راهکارهایی عملی برای کاهش یا حذف زبالهها از زندگی ارائه دهند. زندگی بی زباله چیست؟ هدف از سبک زندگی بیزباله، به صفر…
چند روز پیش در گروهی از دوستان، قرار شد که افراد متاهل عکسی از مراسم عروسی خودشان بفرستند. تماشای عکسهای عروسی سرگرمی جالبی بود. آنچه از دید عکاس و آرایشگر تا حد خوبی پنهان مانده بود، نگاههایی امیدوار و مشتاق بود که در تمام عکسها مشترک بود. یکی از دوستان مجرد در میان ابراز احساسات سایرین، پیامی فرستاد که چهقدر همه لاغر و خوش تیپ هستید و گفت که نگران است در لباس عروس بد دیده شود. تجربه من از…
هدف از کیبورد پراکنی امروز فقط این است که فیتیله چراغ این وبلاگ خاموش نشود. میدانم که روشن کردن مجدد آن، انرژی زیادی میبرد. شاید بهتر باشد با نخواندن این نوشته در وقت خود صرفه جویی کنید. قصد دارم بیشتر بنویسم و نوشتههایم را منتشر کنم. در ذهنم این نیست که شاهکاری خلق کنم. بیشتر خودم را شبیه کودکی میبینم که به تازگی یاد گرفته روی دو پای خود بایستد و چند قدمی راه برود. تلوتلوخوران، در حالی که با…
شاید اگر به همنوعان غارنشین خودمان میگقتیم روزی خواهد رسید که بیشتر مردم مسیرهای مشخصی را برای رفت و آمد انتخاب میکنند، باور نمیکردند. در ذهن آنها همچین چیزی امکان پذیر نبود. چه طور ممکن است تمام مردم را متقاعد کرد که از یک مسیر حرکت کنند؟ این روزها اما چندان عجیب نیست. در واقع مردم انتخابهای چندان آزادانهای برای مسیر ندارند. اتوبان، خیابان و کوچهها، گزینههای قابل تردد هستند. به غیر از آنها هم معمولا راهی نیست و بقیه…
هیچ جایی به خودی خود بد نیست، خوب هم نیست. ما آدمهاییم که با اعمال خوبمان جایی را بدنام میکنیم و جایی را خوشنام. یا اجتماعی را خوب میکنیم یا بد. صمد بهرنگی این جمله را در کتاب مجموعه نامههای صمد بهرنگی خواندم. با خواندن این جمله مثالهای مختلفی به خاطرم آمد. از جاهایی که برچسب خوب یا بد خوردهاند. از رفتارهای متفاوت آدمها، از نقشی که سیاست گذاری در شکل دادن به رفتارها دارد. با توجه به این که…
آخرین دیدگاهها