دیوار کوتاه خواب و کارهای مانده

قبل از خواب معمولا به ارزیابی هر روز می پردازم. چند وقت پیش دقت کردم که بی‌رحمانه به قضاوت کارهای هر روزم می‌نشینم. وقت خواب که می‌شود یاد تمام کارهایی می‌افتم که دلم می‌خواست انجامشان بدهم. از کارهایی مثل مرتب کردن زباله‌ها برای تحویل به جاروب و بافتن شال گردنی که قبل از کرونا سر انداختم تا جمع کردن لباس‌های شسته از روی بند رخت و رونویسی از فلان کتاب. اخیرا متوجه شدم پدیده‌ای وجود دارد به نام revenge bedtime…

بیشتر بخوانید
3

سرخوردگی مشترک حاصل از عکس‌های کارت پستال و ویدیوهای خودت بساز

ساختن کاردستی همیشه برایم خوشایند بوده، البته بیشتر از آن تماشای ساخته شدن کاردستی‌های مختلف خوشحالم می‌کرد. الان هم می‌توانم ساعت‌ها بنشینم و پشت سر هم ویدئوهای خودت‌ بساز را ببینم که وسیله‌ای را به وسیله‌ی دیگری تبدیل می‌کند. جوراب را به دستکش، شلوار را به کیف، دامن را به شلوار، پتو را به بالشت و توپ تخم مرغی را به عروسک. خلاصه از هر وسیله‌ای چیزی می‌سازد که برای آن ساخته نشده بود. اوایل این ویدئوها را ذخیره می‌کردم…

بیشتر بخوانید
3

جهان یه کتابه

جهان یه کتابه و اونایی که سفر نمی‌کنن فقط یک صفحه‌اش رو می‌خونن.     سنت آگوستین این جمله را وقتی دیدم که منتظر بودم گودریدز کامل باز شود. به برکت سرعت اینترنت فرصت کافی برای خواندن این جمله‌ها دارم. این روزها برای اینکه صفحات بیشتری از جهان را بخوانیم دیگر نیازی نیست واقعا موقعیتمان را روی کره‌ی زمین عوض کنیم. خیلی از جاها را می‌توانیم در همین گوشی موبایلمان ببینیم. هرچند تجربه‌ی دیدن قسمتی از جهان از صفحه نمایش کوچک موبایل…

بیشتر بخوانید
5

چه چیز نوشتن را برایم ترسناک می‌کند؟

امروز از نوشتن می‌ترسیدم. گفتم همین‌ ترس‌ها موضوع نوشتن امروزم باشند. از این می‌ترسیدم که نوشته‌هایم احمقانه باشند. احتمالا هم همین‌طور باشد. ولی حبس آنها در ذهنم باعث نمی‌شود که هوشمندانه شوند. با نوشتن مجبور می‌شوم دنبال راهی برای رهایی از این وضع باشم. پناه بردن به ننوشتن و سکوت، پاک کردن صورت مساله است. از این می‌ترسیدم که نوشته‌هایم پوچ باشند. این هم ممکن است. افراد زیادی هستند که مطالعه‌ی آنچه من می‌نویسم برایشان اتلاف وقت است و نوشته‌های…

بیشتر بخوانید
7

میمون ذهنی گرسنگی

نوشته‌ی حسین قربانی را در وبلاگش خواندم در مورد بار انتخاب و پاسخی که دن اریلی به یکی از مخاطبانش داده یود (اینجا بخوانید). بعد از این نوشته به فکر انتخاب‌هایی بودم که در طول روز با آنها مواجه می‌شوم و انرژی ذهنی‌ام را مصرف می‌کنند. یکی از تصمیم‌هایی که روزانه باید بگیرم تصمیم در مورد وعده‌‌های غذایی است.  البته صبحانه تکلیفش مشخص است و نان و پنیر جواب رایجی در پاسخ به این سوال است که صبحانه چه بخورم؟…

بیشتر بخوانید
2

چند پیشنهاد برای حال خوش

یادگاری همنشینی سیب و برگ

برخی روزها بی‌حوصلگی روی احوالاتم خیمه می‌زند و انگیزه‌ی هرکاری از خاموش می‌کند.  این جور وقت‌ها حتی حوصله ندارم به این فکر کنم که چطور از این حال خارج شوم. چند روز پیش ویدئویی از مینا عینی‌فر را دیدم که چند کار برای معنادار شدن زندگی پیشنهاد داده بود. با خودم فکر کردم بهتر است قبل از اینکه باز بی‌حوصلگی سرزده از راه برسد، من هم فهرستی برای خودم درست کنم از کارهایی که در این شرایط حالم را بهتر…

بیشتر بخوانید
3

تقلب مجاز

دیده‌ام افرادی که رژیم غذایی مشخصی را دنبال می‌کنند، روزی دارند که از آن به cheat day یاد می‌کنند. شاید روز مرخصی یا روز آزادی هم معادل‌های مناسب دیگری باشند که می توان به کار برد. در این روز مجازند تمام باید و نبایدهای رژیم را کنار بگذارند و هرچه می‌خواهند بخورند و بیاشامند و حتی اسراف هم بکنند. تصمیم داشتم در ماه آذر هر روز مطلب تازه‌ای در وبلاگم منتشر کنم.  البته تا اینجا چند روز را جا انداختم،…

بیشتر بخوانید
2

نجات از افکار ناخوش با کمک رخت‌شور برقی!

نور از پشت پرده- غروب

امروز نیاز داشتم که حواسم را پرت کنم. باید خودم را سرگرم چیزی می‌کردم و چه چیز بهتر از تمیز کردن خانه. شروع کردم به شستن پرده‌ها، پرده‌های توری سفید خانه حسابی دود گرفته بودند و پایین‌های پرده کم کم به خاکستری می‌زد. وقتی می‌گویم شروع کردم به شستن، منظورم این است که سپردم به ماشین لباسشویی تا زحمت شستنش را بکشد. ماشین لباس‌شویی از وسایلی است که واقعا از حضورش در خانه خوشحالم. گاهی از او برای تمام زحماتش…

بیشتر بخوانید
4

تلاش برای جمله‌های با طراوت

گل- موتور- بهار

یکی از کارهایی که برای گسترش دایره‌ی واژگان توصیه می‌کنند، توجه به کلمه‌های جدید است.  دوست داشتم یک دفتر هم برای کلمه‌ها داشته باشم، ولی با توجه به تعدد دفترها، تصمیم گرفتم به همین دفترهای فعلی قانع باشم. تصمیم گرفتم امروز کلمه‌هایی را به کار ببرم که چشمم را گرفتند. تمرینم را در ادامه گذاشتم. چیره شدن بر وسوسه‌ی مداوم کنار گذاشتن کارها همیشه سخت است. صداهای مبهمی که در پس ذهن همیشه به آدم یادآوری می‌کنند ممکن است شکست…

بیشتر بخوانید
0