گذر از شورهزار خوب و بد
تجربه زیستن برای بسیاری از ما، وابسته به نگاهی است که به رویدادها و پدیدههای اطرافمان داریم.
زندگی رویایی برای یک شخص، میتواند برای شخص دیگر مصداق عینی جهنم باشد. بعضیها عاشق هوای مرطوبند و برخی دیگر هوای خشک کویری را ترجیح میدهند.
این اتفاق کمیابی نیست که یک پدیده یکسان برای گروهی از افراد پسندیده باشد و گروه دیگر نظر مثبتی راجع به آن نداشته باشند.
بسیاری از پدیدهها به خودی خود خوب یا بد نیستند و برچسبی که ما در ذهن به آن میزنیم، آن را به یک سمت طیف روانه میکند.
کویر و دریا میتوانند خواستنی یا نامطلوب باشند.
انتظاراتی که از پدیدههای مختلف داریم نیز تاثیر زیادی بر تعیین وضعیت آنها در طیف میان خوب و بد دارند.
شاید بتوان گفت انتظارات ما، پیش بینیهایی هستند که راجع به آینده یک وضعیت داریم.
ممکن است پیش بینیهای مختلفی راجع به یک وضعیت داشته باشیم و بر حسب میزان مطلوبیت به هر کدام برچسبی بزنیم.
در چنین حالتی، تصمیم راجع به مطلوب بودن یک وضعیت، از قبل در ذهن ما گرفته شده است. فقط کافی است صبر کنیم تا ببینیم کدام حالت رخ میدهد.
گاهی این فرآیند، بدون توجه ما رخ میدهد. افکار ما مسیر مشخصی را برای تصمیم گیری راجع به وضعیتهای مختلف طی میکنند و نتیجه را پیش روی ما قرار میدهند.
شاید این تجربه را داشته باشید که فکر کردن راجع به یک موضوع را شروع کرده باشید ولی سلسله افکار پی در پی در انتها شما را به موضوعی کاملا بیربط هدایت کرده باشند.
انگار افکار ما، بدون نیاز به اینکه آنها را هدایت کنیم،خودشان مسیری را پیدا میکنند.
در بسیاری از موارد، تصمیم گیری راجع به خوب یا بد بودن یک پدیده هم به شیوه مشابه انجام میشود.
توانایی کنترل افکار و آگاهی نسبت به مسیری که افکار ما طی میکنند، شاید به این وضعیت کمک کند.
مراقبه، توجه آگاهی و توجه به زیستن در لحظه، در این راه میتوانند به ما کمک کنند.
با انجام تمرینهای مراقبه و توجه آگاهی، به تدریج میتوانیم جریان همیشگی افکار را متوقف کنیم و کنترل آن را به دست بگیریم.
سهراب سپهری شعری دارد به نام سایهبان آرامش ما، ماییم.
این قطعه از شعر، برایم تداعی کننده افکاری است که بیان کردم.
بیایید از شوره زار خوب و بد برویم.
چون جویبار، آیینهی روان باشیم : به درخت ، درخت را
پاسخ دهیم.
و دو کران خود را هر لحظه بیافرینیم، هر لحظه رها سازیم.
برویم ، برویم، و بیکرانی را زمزمه کنیم.