سفرنامه سیستان و بلوچستان – قسمت اول
سالها بود که میخواستم به سیستان و بلوچستان سفر کنم. هر سال به دلیلی این سفر انجام نمیشد. امسال ولی تصمیم گرفتم هر طور که شده به این قسمت از ایران سفری داشته باشم. با همسرم تصمیم گرفتیم با خودرو شخصی به سیستان و بلوچستان سفر کنیم. سفر با ماشین دستمان را برای تصمیم گیری باز میگذاشت. روزهای آخر سال کارهای باقیمانده را انجام دادیم و قبل از شروع مسافرتهای نوروزی به سمت سیستان و بلوچستان حرکت کردیم.
من مدتی است سعی میکنم زباله کمتری تولید کنم. برای این که در سفر هم زبالهای بی دلیل به طبیعت اضافه نکنم٬ برای اجتناب از یک با مصرفها٬ هرچیزی که احساس میکردم ممکن است در سفر نیاز به آن داشته باشم٬ با خودم بردم. از لیوان و سفره بگیرید تا دستمال پارچهای و کیسههای پارچه ای و پلاستیکی.

روز اول- سمنان و دامغان
چهارشنبه ۱۵ اسفند از تهران خارج شدیم و به سمت سمنان حرکت کردیم. روز زیبایی بود ابرهای تکه تکه آسمان را تزیین کرده بودند. وقتی به سمنان رسیدیم ساعت نزدیک سه بعد از ظهر بود. نهار را که ترکیبی بود از هرآنچه در یخچال مانده بود خوردیم و کمی در شهر گشتیم. در سمنان دوازهای دیدیم که شبیه دروازه تهران در شهر قزوین بود. در بالای ورودی تصویری از نبرد رستم با دیو سپید را با کاشی پیاده کرده بودند.

بعد از آن مسیر حرکت خود را ادامه دادیم تا به دامغان رسیدیم. دیگر نزدیک غروب بود و تصمیم گرفتیم شب را در دامغان بمانیم. دامغان بازاری سرپوشیده دارد که دیدنش برای من جالب بود. مردمی را دیدیم که برای خرید شب عید از این مغازه به آن مغازه میرفتند. مردها و زنهایی با پاکتهای میوه به دست که راه خود را از میان مردم باز میکردند. بساط ماهی و ظروف سفره هفت سین هم هر چند قدم یک بار ظاهر میشد.
برای این که خستگی از تنمان در برود٬ از بستنی فروشی دور یک میدان شیر موز گرفتیم و خواهش کردیم در لیوان خودمان بریزد. البته فراموش کردیم بگوییم نی نگذارد.

کمی هم با مغازه دار راجع به شهر دامغان صحبت کردیم. به توصیه مرد بستنی فروش به بازار باز گشتیم و از نان روغنی دامغان خریدیم٬ یک نان دیگر هم داشتند که شبیه بربری بود و وسطش با اسفناج و چیزهای دیگری پر شده بود. توصیه میکنم اگر به دامغان رفتید٬ حتما این نانها را امتحان کنید.

شب در پارک دانشجوی دامغان چادر زدیم. نیمههای شب هوا خیلی سرد شد و روکش چادر را کشیدیم. صبح هم زود از خواب بیدار شدیم و به سمت شاهرود حرکت کردیم.
۳ دیدگاه
بازتابهای این مطلب
Warning: call_user_func() expects parameter 1 to be a valid callback, function 'zoomarts_list_pings' not found or invalid function name in /home/adighods/public_html/wp-includes/class-walker-comment.php on line 184
به به ….تحسین به بی زبالگیتان در سفر!
ممنونم 🙂