دو نوع دغدغه
داشتم گفتگوی نازلی ابراهیمی را در پادکست کارگاه گوش میکردم. جایی در میان صحبتها نازلی در مورد دو نوع دغدغه صحبت کرد. نقل به مضمون صحبتها این میشد که دو نوع دغدغه داریم. یکی دغدغهی افرادی که برای زنده ماندن و نفس کشیدن باید تلاش کنند. نوع دیگر دغدغههایی است که افراد برای بهتر شدن شرایطشان به آنها فکر میکنند، مثل سقف شیشهای که برای زنان وجود دارد.
این چند روز که مشغول خواندن کتاب زنان نامرئی هستم زیاد به شرایط نه چندان مطلوب زنان فکر کردم و مشکلاتی که برای خودم هم گاهی پیش آمدهاند. بعد از شنیدن این حرف نازلی با خودم فکر کردم که اگرچه شرایط مطلوبی که در ذهنم دارم در دنیای واقعی به این راحتی دیده نمیشود، ولی باز هم میتوان امیدوار بود به اینکه امکان تلاش داریم. همین که میتوانیم به چنین چیزهایی فکر کنیم و قدمهای مورچهای برداریم، امیدوار کننده است.