در ستایش عادت یا چرا عادتها را دوست دارم؟
جمله معروفی است که میگوید : به من بگو با چه کسانی دوستی، تا بگویم کیستی؟
من این جمله را با این تغییر بیشتر میپسندم:
به من بگو چه عادتهایی داری، تا بگویم کیستی؟
عادتهایی در زندگی هستند که از اولین لحظه حیات انجامشان میدهیم . نیاز به آموزش هم ندارند، مثل تنفس و تپش قلب.
اما دسته دیگری از عادت هم وجود دارد که از نخستین سالهای زندگی والدین سعی میکنند آنها را در فرزند خود نهادینه کنند، مثل مسواک زدن و خوردن غذا در ساعاتی مشخص.
کمی که رشد میکنیم و اختیار خودمان در امور زندگی بیشتر میشود، به خواست خودمان عادتهای جدید ایجاد میکنیم. عادتهایی که گرچه ممکن است به نظر کوچک بیایند، اما می توانند مثل تغییری کوچک در زاویه حرکت، پس از گذر سالها به تغییری بزرگ منجر شوند.
به نظر من عادتها چیزهای زیادی راجع به افراد به ما میگویند. از عادتهای ساده و کوچک مثل مسواک زدن و توجه به نظافت شخصی، تا عادتهای دشوارتری مثل ورزش منظم و کتابخوانی.
عادتها نشان میدهند که برای چه چیزهایی حاضریم در هر شرایطی وقت بگذاریم، به چه چیزهایی متعهد هستیم و چه چیزهایی اولویت بالاتری در زندگی ما دارند.
دست روی همان موضوع نخ نمای کتابخوانی میگذارم. بعید میدانم اگر راه بیفتیم و نظر اطرافیان خود را راجع به کتاب بپرسیم، کسی انزجار خاصی از کتاب داشته باشد. یا به دلیل خاص و مشخصی از کتاب دوری کند. اما در این میان تعداد کمی را میتوان پیدا کرد که عادت به کتابخوانی دارند. این افراد حاضر شده اند وقت مشخصی برای کتابخوانی در نظر بگیرند و آن را در برنامه خود جای دهند.
به نظر من افرادی که عادتهایشان را بررسی میکنند و برای ایجاد عادتهای جدید وقت میگذارند، تسلط بیشتری بر خود دارند.
ایجاد یک عادت جدید و پایبندی به آن نیازمند نه گفتن به وسوسههای متعدد بیرونی و درونی است. وسوسههایی که از لحظهای که تصمیمی گرفته میشود، تازه بیدار میشوند و فعالیت خودشان را آغاز میکنند.
عادتها برای من مثل اعضای خانواده اند، با این تفاوت که کاملا در انتخاب آنها مختاریم. با انتخاب عادتهای مختلف، در واقع در حال گزینش فعالیتهایی هستیم که مایلیم در زندگیمان حضوری دائمی داشته باشند. فعالیتهایی که گذر روز و ماه و فصل باعث ترکشان نمیشود. کارهایی که با تکرار مداومشان، اثر خود را در زندگی پررنگ میکنند.
صرف وقت و انرژی برای ایجاد یک عادت خوب، مثل پس انداز مقدار کمی پول، ولی برای مدتی طولانی است. انجام مداوم یک فعالیت سودمند، باعث میشود با گذر زمان، دستاورد بزرگی داشته باشیم. مثل پولهای اندکی که ذخیره میکنیم و بعد از مدتی، سرمایه زیادی داریم.
عادت به تهیه یک دمنوش دوستداشتنی در آغاز صبح، میتواند باعث شود در ادامه روز حال خوشی داشته باشیم. همین حال خوش میتواند هزاران دستاورد یزرگ و کوچک به همراه خودش وارد زندگی کند.
ممکن است خیلی وقتها بیتفاوت از کنار عادتها رد شویم. اما به نظر من عادتها شایستگی توجه بیشتری در زندگی ما دارند. با تغییر فعالیتهایی که روزانه تکرار میکنیم، میتوانیم کم کم به سبک زندگی ایدهآل خود نزدیکتر شویم.
گاهی ام فکر می کنیم به کاری عادت داریم، در حالی که فقط توی ذهنمون این طوره. برای سنجش خودمون، بهتره کارها و عادت هایی رو که می خوایم داشته باشیم و حتی فکر می کنیم داریم، بنویسیم. در طول روز چقدر انجامش میدیم؟
نوشتن حتما کمک می کنه.