ترس از دیده نشدن، مانعی برای نوشتن

عادله قدسی زاده - مانع نوشتن- ترس از دیده نشدن

هر کسی برای خودش دلایلی دارد که راه نوشتن را سد می‌کند. کمال‌گرایی شاید یکی از گنده‌ترین‌ها و پرتکرارترین‌ها باشد. زیاد هم در مورد آن صحبت شده و راه‌های گوناگونی توصیه شده تا شاخ غول کمال‌گرایی را بشکنیم و کلمات را به هم زنجیر کنیم و متن بسازیم. اما مانعی هست که کمتر از آن صحبت می‌شود یا لااقل من کمتر دیدم: ترس از دیده نشدن.

البته این ترس برای چیزهایی که در دفتری مخفی می‌نویسیم و در هزار پستو قایم می‌کنیم که کسی نبیند موضوعیتی ندارد. وقتی خودش را نشان می‌دهد که نوشته‌ای را برای انتشار آماده می‌کنیم. همان وقت است که موهایش را شانه می‌کند و عطر می‌زند. بعد سر راهمان سبز می‌شود و باب گفتگو را باز می‌کند:

  • اصلا این مطلبت را کسی می‌بیند؟
  • ارزشش را دارد که کسی برای خواندن تا آخر متن وقت بگذارد؟
  • اصلا چند نفر گذرشان به اینجا می‌افتد که این مطلب را ببینند؟ بیخود وقتت را برای نوشتنش دور نریز. به جایش بیا در شبکه‌‌های اجتماعی بگرد. آنجا همه تو را می‌بینند.

هرچقدر هم که میل به دیده شدن را پنهان کنیم و سعی کنیم لباس دیگری تنش کنیم تا متفاوت به نظر برسد، باز انگار ته ته وجودمان، بخشی هست که دلش می‌خواهد دیده شود. اگر قرار بود کسی نبیند، همان دفترهای قایمکی خانه‌ی‌ بهتری بودند برای آنچه می‌نویسیم.

ما می‌ترسیم حاصل کارمان را کسی نبیند. یا بدتر از آن، مثل تراکت‌های کف خیابان ببیند و بی‌توجه از رویش رد شود. 

غمناک است.

دردناک است.

ولی چه می‌شود کرد.نزدیک ۸ میلیارد نفر آدم زنده روی کره‌ی زمین هستند. درصد کمی هم که بنویسند خودش عدد بزرگی می‌شود. تازه نوشته‌های آدم‌های قبلی هم هست که هر چه بنویسیم باید با آنها هم رقابت کند. این عددها را که ببینیم شاید راحت‌تر بپذیریم که نوشته‌هایمان دیده‌ نشوند یا کم دیده شوند.

ولی به جای اینکه سرخورده شویم و باز برگردیم به آغوش دفترهای یواشکی و فایل‌های گمنام، می‌توانیم تلاش کنیم برای نوشتن مطلبی که به خواندنش بیرزد.

*عکس را در سفری گرفتم که چند ماه پیش به اطراف شهسوار داشتیم.

4

۲ دیدگاه

  1. سلام. اتفاقا همین دیشب مطلبی مرتبط با پست شما با عنوان”در ستایش نوشتن و دلیل ننوشتن” منتشر کردم. من هم آنجا نظرم را درمورد کم نوشتن گفتم. اتفاقا دلیلی که من نوشتم هم ترس است. اما ترس از قضاوت شدن.

    • عادله

      سلام دانیال
      آره ترس از قضاوت شدن هم یه مانع دیگه است که آویزون دست‌وپامون می‌شه تا ننویسیم. شاید چند قدم جلوتر از ترس دیده‌ نشدن بهش می‌رسیم.

ارسال پاسخ