انگیزه برای نوشتن، از غنائم خانهتکانی
وقتی شروع کرده بودم به خانهتکانی، فکر نمیکردم وسط کارهای تمام نشدنی خانه چیزی الهامبخش برای نوشتن پیدا کنم. اما وسط خانهتکانی دفترهای قدیمی جلوی چشمم ظاهر شدند. این هم از خوشیهای پنهان در خانه تکانی است. گاهی گنجی از گذشته پیدا میکنی که نشانت میدهد در گذشته چطور بودی، چه چیزی را دوست داشتی، چه وسایلی را استفاده میکردی و چه در سرت میگذشته.
قلمپراکنیهای گذشته را که دیدم، به مسیر طی شده تا رسیدن به اینجا فکر کردم. به چیزهایی که دلم میخواست در زندگیام باشند و امروز هستند. به چیزهایی که دوستشان نداشتم و امروز خبری از آنها نیست. یک گزارهی ثابت هم تقریبا در مورد هر تاریخی از ذهنم میگذرد: آن موقعها چقدر بیدغدغهتر بودم.
البته ابزاری ندارم برای اینکه بفهمم آیا واقعا قبل از این دغدغههای کمتری داشتم یا نه، احتمالا مشغلههای ریز و درشت روزانهام را یادم نیست ولی افکار این روزها را میبینم و فکر میکنم که قبلا فراغ بال بیشتری داشتم. البته از دفترهای بازمانده برایم مشخص است که از همان سالها دوست داشتم دفترهای مختلفی داشته باشم.
نوشتههای قدیم انگار پنجرهای باز میکنند به آنچه در گذشته بودم. ترازویی به دستم میدهند که خود امروزم را با گذشته مقایسه کنم. ببینم چه فرقی کردهام. چه چیزهایی هنوز برایم ارزشمند هستند و چه چیزهایی بیاهمیت شدهاند. مقدار قابلتوجهی هم انگیزه گرفتم که بیشتر برای خودم بنویسم. شاید سالها بعد اگر عمری بود همین نوشتهها پنجرهای شدند به گذشته و مجالی شدند برای مرور خاطرات از یاد رفته.
شاید آن روزها هم با خودم فکر میکردم که نوشتن چه فایدهای دارد؟ این دغدغهی همیشگی هم پس ذهنم بوده که آیا هیچ وقت برمیگردم برای خواندن اینها؟ اصلا از کجا معلوم که دفترها نیست و نابود نشوند به زودی؟ اگر میشد برمیگشتم و به گذشتهام میگفتم که بله، روزی اینها را میخوانی. به غیر از این، نوشتن کمکت میکند بهتر فکر کنی، از کنارش ساده نگذر.
بازتابهای این مطلب
Warning: call_user_func() expects parameter 1 to be a valid callback, function 'zoomarts_list_pings' not found or invalid function name in /home/adighods/public_html/wp-includes/class-walker-comment.php on line 183