امید در برابر زبالههایی به وسعت دوازده رقم
کارهای کوچکی هستند که با انجام دادنشان میتوانیم تاثیری ماندگار بگذاریم. البته بهتر است گفته شود میتوانیم تاثیر ماندگاری نگذاریم. از جمله این کارها، کاهش تولید زباله است. این روزها بیشتر از همیشه نیاز داریم که از حس بی اثر بودن فاصل بگیریم. نیاز داریم تا این باور را در خود تقویت کنیم که کارهای ما تاثیری دارند. لازم است به خود یادآوری کنیم که میتوانیم تغییری ایجاد کنیم.
از وقتی که تلاش میکنم زباله کمتری تولید کنم و در مسیر زندگی بی زباله قدم بردارم، بسیاری از اطرافیانم من را تشویق کردهاند. خودشان هم کمی به تولید زباله حساستر شدهاند و تلاشهایی برای کاهش تولید زباله انجام میدهند. گاهی هم این عبارات را میشنوم: چه فایدهای دارد؟ یک پلاستیک کمتر که باعث تمیز شدن زمین نمیشود!
این جملات را که میشنوم، میخواهم بنشینم و ساعتها با طرف مقابلم حرف بزنم. برایش توضیح دهم که بعد از اینکه ما دار فانی را ترک کردیم و به دیار باقی شتافتیم، همین یک دانه کیسه پلاستیکی تا مدتها بعد روی کره زمین باقی میماند. تا زمانی به همین شکلی که ما میبینیم باقی میماند و زندگی ساکنان کره زمین را مختل میکند. بعد از آن هم به قدری خرد و ریز میشود که وارد چرخه غذایی میشود و طولی نمیکشد که همراه غذا وارد بدن نوادگان احتمالی ما در آینده خواهد شد.
طبق یک تخمین محافظه کارانه، این روزها حدود ۵/۲۵ تریلیون ( ۱۰۱۲×۵/۲۵) قطعه پلاستیکی در اقیانوسها وجود دارد (منبع). تا همین جا هم بیش از اندازه پلاستیک به کره زمین تحمیل کردهایم. یک پلاستک کمتر یا بیشتر به نظر میرسد تاثیر چندانی در عددی ۱۲ رقمی نداشته باشد. من اما نمیخواهم شمع کوچک امیدم را با بزرگی این عدد خاموش کنم. حداقل کاری که میتوانم انجام دهم این است که سهمی در بزرگتر شدن این عدد نداشته باشم.
به تغییراتی که در تاریخ نه چندان دور اتفاق افتاده فکر میکنم. به اینکه در قارههای دیگر، سیاه پوستان برای حق برابر خود جنگیدهاند. به اینکه شاید نام چند فرد تاثیرگذار از این جنبش در ذهنمان باشد، اما هزارن نفر بودند که تلاشهای کوچکشان، پشتیبان افراد نامدار بوده. به وضعیت زنان فکر میکنم. فعالیتهای بدیهی که امروز انجام میدهم، مدیون تلاش پیگیرانه و طولانی مدت هزاران زن است که نام هیچکدام را نمیدانم.
به چالش بی زباله برگردیم. کاوه مدنی که این چالش را راه اندازی کرده در پاسخ به مخالفان خود، این جمله را گفته بود:
کاوه مدنی
قرار نیست همه مشکلات کشور را با یک چالش حل کنیم اما میتوانیم از هم یاد بگیریم و باور کنیم با کارهای ساده هم میتوان اثرگذار بود.
احتمالا کاری برای قطعات پلاستیکی شناور در اقیانوسها از دست بسیاری از ما بر نمیآید. ولی میتوانیم چیزی به آن اضافه نکنیم. این تنها کاری است که از دست بسیاری از ما بر میآید. دوست دارم سالهای بعد، نه چندان دور، آدمهای تازه وارد به این کره خاکی از خود بپرسند که واقعا هرچیزی را در پلاستیک میپیچیدند؟ چه طور این همه زباله تولید میکردند؟ همانطور که ما این روزها از خود میپرسیم واقعا سیاه پوستان نمیتوانستند روی صندلی اتوبوس بنشینند؟ واقعا زنان نقشی در تعیین سرنوشت خود نداشتند؟
برای تاثیرگذار بودن حتما لازم نیست نامی از همه به جا بماند. مثل قطرههای کوچکی که آب جاری و سهمگین رودخانهای را شکل میدهند. تمامشان را با نام همان رودخانه یاد میکنیم.
خیلی عالی بود!