وقتی باکلَس دیگر با کلاس نیست
امروز در میانهی کتاب اندر آداب نوشتار به بخشی رسیدم با عنوان ««همسازی» و اعتماد بهنفس».
در این بخش از کتاب نویسنده از مفهوم اعتماد به نفس زبانی صحبت میکند. منظور از همسازی تغییر واژههایی است که از زبانهای دیگر وارد فارسی میشوند. طبق نظر نویسنده استفاده از کلمات بیگانه به همان صورتی که در زبان اصلی تلفظ میشوند ناشی از کمبود اعتماد به نفس زبانی است.
این بخشها را که خواندم یاد زبان ژاپنی افتادم. ژاپنیها چهار خط برای نوشتار دارند.
کانجی (kanji)، که همان اشکال نوشتاری هستند. مثلا 日 که ممکن است به دو صورت نی و نیچی خوانده میشود.
هیراگانا (hiragana)، که شبیه الفباست و ۴۶ حرف دارد. مثلا な که به صورت نا خوانده میشود.
کاتاکانا (katakana)، که برای نوشتن کلمههای بیگانه به کار میرود. در واقع هر کلمهی خارجی که بخواهد وارد زبان ژاپنی شود از صافی کاتاکانا و قواعدش رد میشود. هیچ کلمهای به همان صورت که در زبان اصلی تلفظ میشود، پایش به زبان ژاپنی باز نمیشود. مثلا در زبان ژاپنی حرفی برای سی ندارند و سیدی در ژاپنی به شیدی تبدیل میشود. تلویزیون در ژاپنی テレビ نوشته میشود و terebi خوانده میشود.
رماجی (romaji)، این شیوه شبیه همان فینگیلیش خودمان است. با حروف لاتین کلمهها را مینویسند و ظاهرا این شیوه بیشتر میان نسل جوان طرفدار دارد.
در یک نوشتهی ژاپنی با یک نگاه میتوان تشخیص داد کدام کلمهها غریبه هستند و کدام خودی.
این بخش از کتاب را که خواندم به ذهنم رسید که زبان ژاپنی اعتماد به نفس بالایی دارد. هر واژهای برای ورود به آن باید قواعدش را بپذیرد و ناخوانده تیک بزند که تمام اصول و قواعد را میپذیرد. البته تیک زدن کافی نیست، باید لباسش را هم عوض کند و همرنگ همان جماعت شود، البته با این وجود هم مهری بر پیشانی واژههای تازهوارد میکوبند که جایگاه خودشان را بشناسند.
باری، در این کتاب میگوید بهتر است کلمههای بیگانه را همانجوری تلفظ کنیم و بنویسیم که برای فارسیزبانان راحتتر است. این روزها گاهی به گوش و چشمم میخورد که تلفظ واژههای دیگر زبانها به زبان فارسی را مسخره میکنند. طبق این قاعدهی همسازی، درستش همین است که کلمات را همینطوری تلفظ کنیم که برایمان آسان است و البته همانطور هم بنویسیم.
با این اصل دیگر تلفظ کردن کلاس به صورت کلس در میان فارسی صحبت کردن دیگر نشان باکلاس بودن نیست.