احساسات منفی، راهنمای زندگی بهتر
در کتاب تئوری انتخاب، ویلیام گلسر اشاره کرده بود که افسردگی کردن گاهی میتواند مفید باشد. طبق گفته ویلیام گلسر، بسیاری از افراد وقتی خشم را تجربه میکنند به جای ابراز خشم، انرژی ناشی از آن را به شکل افسردگی نمایش میدهند که اثرات بد کمتری دارد. تصور کنید هرگاه کسی خشمگین میشد، بر اساس خشمش دست به اقدامی میزد. برای مثال دست به اسلحه میبرد یا به اسید پاشی روی میآورد. چه دنیای وحشتناکی میشد. هرچند همین الان هم شاهد خشونت بسیاری هستیم. ولی افسردگی انگار مثل سپری در برابر خشونت، محافظ بشر است.
گلسر داستان تام، یکی از مراجعانش، را بیان میکند. تام یک روز بعد از کار به خانه برمیگردد و متوجه میشود همسرش نیست. به زودی میبیند که همسرش تمام وسایل خود را برده و روی در یخچال با یک یادداشت کوتاه از تام خداحافظی کرده. تام به دلیل افسردگی ناشی از این رویداد، به گلسر مراجعه کرده بود. طبق گفته گلسر، افسردگی کردن انتخاب خوبی برای تام در آن وضعیت بوده، زیرا در غیر این صورت ممکن بود دست به کار خشونت باری بزند.
بعضی از احساسات و حالات به صورت پیشفرض برای ما پسندیده هستند، مثل شادی و رضایت. برخی دیگر اما، باری منفی روی دوش خود حمل میکنند، مثل خشونت و افسردگی. این احساسات به روشهای مختلفی نکوهیده میشوند و از آنها به خوبی یاد نمیشود.
سرکوب کردن و کتمان برخی حالات و احساسات، باعث میشود پس از مدتی، در شناخت احساسات خود ناتوان شویم. شاید به همین خاطر باشد که گاهی به طور کلی درک میکنیم که حال خوشی نداریم. ولی دقیق نمیفهمیم که آیا ترسیدهایم؟ غمگین هستیم؟ یا چیزی باعث عصبانیت ما شده است؟
مثل هر پدیده دیگری، این احساسات هم میتوانند کارکردی مثبت در زندگی داشته باشند. خشم میتواند نشانگر این باشد که چیزی اشتباه است. میتوانیم هنگامی که این احساس را تجربه میکنیم، به جای سرکوب کردنش، ریشههای آن را شناسایی کنیم. نگاه عمیق به دلایل خشم میتواند باعث شناخت بهتر خود و دنیای مطلوب شود. در نهایت این شناخت به ما کمک میکند تا زندگی بهتری برای خود بسازیم.
علاوه بر این، به خاطر داشته باشیم که طی سالهای طولانی زندگی بشر روی کره زمین، این احساسات به بقای انسان کمک کردهاند. با کمک تجربه خشم و غم بوده که انسان توانسته سالهای طولانی، در شرایط سختی که امروز حتی به راحتی نمیتوانیم تصورش کنیم، دوام بیاورد.
احساسات ما، نشانههایی هستند تا به ما نشان دهند که چیزی درست یا اشتباه است. وقتی که رضایت، شادی و آرامش را تجربه میکنیم، شاید نیاز به تغییر شرایط نداشته باشم. اما این احساسات منفی هستند که ما را راهنمایی میکنند. تجربه کردن این احساسات و کند و کاو درباره علتهای آنها، کمک بزرگی برای بهبود شرایط و سبک زندگی است. شاید بهتر باشد سعی کنیم تا وقتی که با احساساتی همچون غم و خشم روبرو میشویم، جای پنهان کردن آنها زیر خروارها فعالیت، به آنها دقت کنیم و ببینیم که سعی دارند چه چیزی را به ما نشان دهند.